سکوت صبح

**یه خلوت بزرگ واسه یه دل کوچیک**

سکوت صبح

**یه خلوت بزرگ واسه یه دل کوچیک**

گاهی فقط گاهی

خسته از نامهربونی بعضی آدم ها نشستم روی صندلی اتاقم ...

قلم به دست  گرفتم ، می نویسم ...

شاید نوشتن کمکی باشد برای رهایی از فکر های مردم آزار !

شاید بازی با کلمات ، جمله ها و خط های کاغذ باعث شود در کوچه پس کوچه های لغات گم شوم و راه برگشت به کلبه غصه پیدا نکنم ! 

گاهی گم شدن خوبه...

گم بشم که فراموش بشم ، گم بشم که فراموش بکنم .

گاهی فراموشی خوبه ، تا فراموش بکنم فراموش کردنی ها رو !

گاهی سکوت خوبه ، تا ساکت باشم تا ببینم !

گاهی بی خبری خوبه ،تا بی خبر باشم از راه های فریب دیگران !

گاهی دور شدن خوبه، تا دور بشم از بدی بد ها!

 

اما این گاه ها فقط گاهی خوبه ... 

گاهی به یاد آوردن خوبه ... به یاد بیارم خوبی خوب ها رو !

گاهی پیدا کردن خوبه ... پیدا کنم عشق رو در لحظه لحظه های زندگی ام !

گاهی حرف زدن خوبه... تا آروم کنم دلی رو که تنهایی آزارش میده !

گاهی فهمیدن خوبه ... تا بفهمم تمام خوبی های پنهان مانده رو !  

هنوز نشستم ام ، گم شدم تا غصه مرا پیدا نکند ، اما دوباره پیدا میشوم تا شادی مرا ببیند .

ساکت شدم تا درد دل های دلم را بشنوم ، دوباره حرف زدم تا دلداری اش بدهم .

فراموش کردم بدی ها و نامهربونی ها رو ، دوباره به یاد آوردم خوبی ها و زیبایی ها رو .

 

اما...

از ازل تا ابد عشق خواستنی است .