باز آخرای خرداد از راه رسید.
این روزها یاد منوره ی عزیز رو کردم....
از زندگانیم گله دارد جوانیم
شرمنده ی جوانی از این زندگانیم
دارم هوای صحبت یاران رفته را
یاری کن ای اجل که به یاران رسانیم
پروای پنج روز جهان کی کنم که عشق
داده نوید زندگی جاودانیم
چون یوسفم به چاه بیابان غم اسیر
وز دور مژده ی جرس کاروانیم
گوش زمین به ناله من نیست آشنا
من طایر شکسته پر آسمانیم
گیرم که آب و دانه دریغم نداشتند
چون میکنند با غم بی همزبانیم
ای لاله ی بهار جوانی که شد خزان
از داغ ماتم تو بهار جوانیم
گفتی که آتش بنشانی ولی چه سود
برخاستی که بر سر آتش نشانیم
شمعم گریست زار به بالین که شهریار
من نیز چون تو همدم سوز نهانیم
هنوزم با دیدن عکسش خاطرات دوران راهنمایی،دبیرستان و اون مدت کوتاه که هم دانشگاهی بودیم
برام زنده میشه....
روحش شاد.
خدا رحمتش کنه.
ممنون جناب ناشناس .
سلام
خدا بیامرزتش
راستی آپ کردم منتظرتون هستم...
تا بعد...
درود بر شما دوست گرامی
سپاس از باران مهر شما بر نوشتارم.
از اینکه با من همراه هستید خرسندم و سپاسگذارم.
نوشتار شما ستودنی و ارزشمند است و غرق شدن در نوشتار پاک شما لذت بخش است.
امید است که همواره نویسا در سایه سار ایزد یکتا باشید.
تا درود و دیداری دیگر بدرود
عشف دست نیافتنیه ... هنزم نظرت منفیه : www.MLBK.33ir.com
سلام گلم
قبل از همه چی....
ممنون از این که افتخار دادی بیای تولدم . . ..!
خیلی ناراحت شدم...
چون واقعا میفهمم چی میگی. ..
خیلی سخته. .
برای منم یه همچین اتفاقی پیش اومده . . .که هروقت یادم میفته دیوونه میشم. .
یلدا ی گلم . ..(برا شادیه روح هر جفتشون یه صلوات ختم کنین)
قربونت برم
فعلا
نگین عزیز سلام همین طور به دوست نازنینت که مطمئنن از لابلای شاخه های سدر و کنار چشمه شیرین عشق خدا از اون بالا بالا ها سرک می کشه تا برای مهربونیت یه لبخند آسمونی بزنه .
امیدوارم همیشه برای دلتنگی هات یه کوزه پر از اشک بهشتی پر کنی و روزهای بی قراری یه جرعه بنوشی تا آرامت کنه .
دلم نا خواسته برای دوست تنگ شد و لحظه ای ناگفته باهاش حرف زدم کلی بهش حسودیم شد و کلی براش دعا کردم . امیدوارم همیشه تویه دلت پر ز شادی باشه و یادت باشه که رفته های دوست داشتنی الان تویه یه دنیای پر از نور و سرور دارن با دستهای لطیفی می رقصند و با زمزمه های غریبی می خوانند . خیلی خوشحال میشن اگه بیادشون که می افتی بجای افسوس خوردن شاد باشی که جای خوبی رفتن . امیدوارم اونقدر تویه این دنیا بمونی کههنوز فرصت رفتن به بهشت رو داشته باشی .
...........
ادامه رو دیگه نمی نویسم تا زیاد طولانی نشه . امیدوارم همیشه دوست های خوب داشته باشی و همیشه خوب باشی .
یاعلی
آن دوست که عهد دوستداران بشکست
می رفت و منش گرفته دامن در دست
می گفت که بعد از این به خوابم بینی
پنداشت که بعد از او مرا خوابی هست............
منم دلم واسش تنگه، امیدوارم بازم با قلب مهربونش واسمون دعا کنه.
درود بر شما دوست گرامی
سروده ی بسیار زیبایی است
نهایت استفاده را بردم.
از اینکه به کومه ی گلین و ترک خورده ام قدم می نهید سپاسگذارم.
بدرود
سلام عزیزم
خوبی؟؟
نگین جونم فدات من تقرابا خیلی وخته که تو گوگلین عضو هستم ولی اصلا نمیدونم چطور باید راه بیفتم!
اصلا چجور جاییه. ..چه شکلی باید فعالیت داشته باشیم. .!
اصن کلا وختی میرم قات میزنم . . .!
شما که خودت یه پا استادی. .!
میشه یکم راهنماییم کنی؟؟؟
خیلی ممنون میشم گلم. .
درود بر شما دوست و همکار گرامی
به آگاهی می رساند روز یکشنبه بتاریخ 2/4/87 نقد تارنمای(آبادانی اندیشه)اینجانب در فرهنگسرای دانشجو که به مدیریت استاد سید ابوالفضل درخشنده مدیر تارنماهای(تخریبچی دوران و جلسات نقد و بررسی وبلاگها)هست،می باشد.
به همین بهانه از شما دوست و همکار گرامی دعوت به عمل می آید تا در آن نشست صمیمی حضور به عمل رسانید.
بدیهی است حضور شما سرور فرهیخته موجبات خرسندی و خشنودی اینجانب را فراهم می سازد و همچنین دیدار با شما بر افتخاراتم می افزاید.
پیشاپیش از زحمات سرور فرزانه استاد سید ابوالفضل درخشنده،نهایت سپاس را دارم که درخواست نقد تارنمای اینجانب را پذیرفتند.
نشانی: یوسف آباد - خیابان سید جمال الدین اسد آبادی - خیابان ۲۱ - بوستان شفق - فرهنگسرای دانشجو،سرای کتاب
زمان: روز یکشنبه 2/4/87 از ساعت 17:00 تا 19:00
با سپاس فراوان
ای رفیق نا خوشیهام این خوشی باید بمیره
جز تو همراهی ندارم تا شب از من پس بگیره
با تو بدرود ای مسافر هجرت تو بی خطر باد
پر طپش با شه دلی که خون به رگهای تنم داد
سلام نگین جونم.
خوبی عزیز.
ممنون که اومدی.
حیف نیست تو فدای من بشی.
حیف به خدا.
خیلی دوست دارم.