سکوت صبح

**یه خلوت بزرگ واسه یه دل کوچیک**

سکوت صبح

**یه خلوت بزرگ واسه یه دل کوچیک**

قفس

گفتم قفس ولی چه گویم که پیش از این
آگاهی از دو رویی مردم مرا نبود

دردا که این جهان فریبای نقش باز
با جلوه و جلای خود آخر مرا ربود

اکنون منم که خسته ز دام فریب و مکر
بار دگر به کنج قفس رو نموده ام


بگشای در که در همه دوران عمر خویش
جز پشت میله های قفس خوش نبوده ام

(بعضی اوقات آرزو میکنم قفس داشتم‏ ؛ نه بخاطر زندونیه یه پرنده ی بی گناه
بخاطر اسارت دل سنگیه خودم.)