بر قله ایستادم .
آغوش باز کردم .
تن را به باد صبح ،
جان را به آفتاب سپردم .
روح یگانگی
با مهر ، با سپهر ،
با سنگ ، با نسیم ،
با آب ، با گیاه ،
در تار و پود من جریان یافت !
موجی لطیف ، بافته از جوهر جهان ،
تا عمق هفت پرده تن را ز هم شکافت .
” من “ را ز تن ربود !
” ما “ ماند ،
راه یافته در جاودانگی !
«فریدون مشیری»
تبادل لینک
سلام
از دوستان و عزیزانی که تمایل به تبادل لینک
دارند دعوت می شود.
لطفا اسم مورد نظر را بنویسید
برای من بنویسید:عشق من لواشک
سلام
شعر قشنگی بود
ولی فقط شعر بود
موفق باشی
بیا پیشه ما
بای
سلام
مرسی سر زدی
فقط می خواستم بگم من قصد جسارت نداشتم.
تو ان چیزی خواهی شدکه به ان می اندیشی وعمل می کنی.
موفق باشی
بازم بیا پیشه ما
دوست دار شما امیر
آهان این قشنگ تر شد...
منم خوشحالم که اسم یه شاعر خورد کفه شعرش...
راستی انتخاب خوبی بود..این حسن سلیقه رو می رسونه...والا...!
کم پیدایی خانومی ؟ حالت که خوبه ؟ ........
مثل اینکه تو یه قصه رو بنویسی و به اسم ارنست همینگوی چاپ بشه...و همه ی این داستان رو تحسین کنند...
یا شایدم قصه ی تو از وسط رود خونه ی آمازون پیدا شه و بر ترین داستان سال شه...بدون نویسنده...
مرسی از اطلاعات، اسم شاعر که زیر شعر باشه بیشتر می چسبه.
سلام آبجی نگین گلم
چشات قشنگ میبینه
من الان توی سایتم بیشتر فعالیت میکنم
www.fu20.com
وبلاگم رو اونی که بایست میدید بالاخره دید;)
واسه تولدش هم یه پست دادم
خوشحالم
با همه مشکلات و دغ دغه ها
اما امیدم رو بدست آوردم
همیشه به دوستان خوبم فکر میکنم
آبجی گلم که تاج سره
موفق باشی همیشه زیر سایه خدای بزرگ خانواده محترمت
سکوت صبح هنوز جاودانست؟