سکوت صبح

**یه خلوت بزرگ واسه یه دل کوچیک**

سکوت صبح

**یه خلوت بزرگ واسه یه دل کوچیک**

جاده

یه چشم همیشه باید توش اشک باشه وگرنه می سوزه

یه دل همیشه باید توش غم باشه وگرنه میشکنه

یه لب همیشه باید روش لبخند باشه وگرنه پیر میشه

یه کبوتر همیشه باید عشق پرواز داشته باشه وگرنه اسیر میشه

یه قلب پاک همیشه باید به یک نفر ایمان داشته باشه وگرنه فاسد میشه

یه قناری باید به خوش آوازیش ایمان داشته باشه وگرنه ساکت میشه

یه جاده باید انتها داشته باشه وگرنه

امید دل

این آخرین کلام نخستین «امید دل» بود :

«دوباره بر می گردم»

نگاهم تا آخرین نقطه بدرقه راهت بود.

اما رفتن تو ابدی است

از نو شروع کن!

میشه دوباره از نو شروع کرد

اصلا هم بشیمونی نداره

باید هر چی فکر بد داری دور بریزی

باید فکر کنی تازه متولد شدی

هیچوقت سعی نکن توی کارات از کلمه ی "باید" استفاده کنی

ولی اینجا یه استثنا داریم

تو باید از نو شروع کنی!!

یاد!

(بالاخره فردا آخرین امتحانه

خدار و شکر راضی بودم بد نبود.)

فرصتی نیست چه زود لحظه ها می گذرند

نگاهت می کنم و تصویرت را در ذهن به یاد می سپارم

اما یاد من تا کی به یادم می مونه ؟