سکوت صبح

**یه خلوت بزرگ واسه یه دل کوچیک**

سکوت صبح

**یه خلوت بزرگ واسه یه دل کوچیک**

همیشه میشه یه جوری با شلوغی کنار اومد

می تونی خودت رو قاطی کنی

می تونی همرنگ جماعت باشی

به مرور زمان باهاش اخت می شی

شلوغ می شی و لذت می بری

اما

فکرش رو که می کنی می بینی هیچوقت نمی تونی

با سکوت کنار بیای

هر کاری کنی حوصلت سر می ره

نمی تونی خودت رو سرگرم کنی چون

چیزی یا کسی پیشت نیست

که بتونه تو رو از تنهایی در بیاره

سکوت یعنی عدم حضور!!!

ولی…

سکوت با خودش یه عالمه حرف داره

که تو نمی تونی بشنوی

سکوت یعنی حضور !!!

شمع سوزان تو ام اینگونه خاموشم نکن گرچه دور افتاده ام
ولی

فراموشم نکن

من برای تو اشک می ریزم

هرکسی برای عشق خودش اشک می ریزه

دریا برای صدفش

آسمون برای ستاره هاش

شب برای مهتابش

و من برای تو

این و یکی از دوستای خوبم از راه دور (!) برام فرستاده منم گذاشتمش اینجا:

عشق را وارد کلام کنیم تا به هر عابری سلام کنیم

و به هر چهره ای تبسم داشت ما به آن چهره احترام کنیم

هر کجا اهل مهر پیدا شد ما در اطاقش ازدحام کنیم

چشم ما چون به سرو سبز افتاد بهر تعظیم او قیام کنیم

گل و زنبور دست به دست دهند تا که شهد جهان به کام کنیم

این عجایب مدام در کارند تا که ما شادی مدام کنیم

شهره ، زنبور گشته است به نیش ما از او رفع اتهام کنیم

علفی هرزه نیست در عالم ما ندانیم و هرزه نام کنیم

زندگی در سلام و پاسخ اوست عمر را صرف این پیام کنیم

در عمل باید عشق ورزدیدن گفتگو را بیا تمام کنیم

عابری شاید عاشقی باشد پس به هر عابری سلام کنیم

امروز هیچ حرف دلی نداشتم
اما چون روز عزیزی بود فقط می خواستم :
ولادن پیامبرمون حضرت محمد(ص) رو به همه ی
شما تبریک بگم

چیزی که امروز داری شاید آرزوی دیروز تو بوده

و بزرگترین آرزوی فردای تو باشه

پس همیشه سعی کن قدر چیزی رو که امروز داری بدونی .

خیلی غریبی واسه من از کی میشه که ندیدمت !؟

از کی داری خاک می خوری؟

یاد من باهام راه نمیاد ! یاد من با من سازگاری نداره !

اگه خودم هم بخوام برم اون نمیذاره !

هرچی باشه اون رو بیشتر از خودم دوسش دارم

چون یادش همیشه باهامه.

پس باید به حرفش گوش کنم

و در اینصورت

تو رو نمیشناسمت !! خیلی برام غریبه ای !!