سکوت صبح

**یه خلوت بزرگ واسه یه دل کوچیک**

سکوت صبح

**یه خلوت بزرگ واسه یه دل کوچیک**

گرچه تو این دور و زمون
هر کی به فکر خودشه
یه بی صدا پیدا میشه
که هم صدای تو بشه

به جای دسته گلی که فردا بر قبرم نثار می کنی

امروز با شاخه گلی کوچک یادم کن

به جای سیل اشکی که فردا بر مزارم می ریزی

امروز با تبسمی شادم کن

به جای متن های تسلیت گونه که فردا برایم می نویسی

امروز با پیام کوچکی خوشحالم کن

من امروز به تو نیاز دارم نه فردا !

جدی جدی شوخی می کنی یا شوخی شوخی جدی می گی؟


امروز آقای دکتر ولایتی اومده بود دانشگاه ما
برای تبلیغات ریاست جمهوریه خودش
به نظر آدم بدی نمی اومد ازش یه سوال پرسیدم
بد جوابم رو نداد یعنی سر بسته حرف میزد
ولی خب می شد یه چیزایی از حرفاش بگیری
فکر نکم مثل قبلی باشه یعنی ظاهرا که اینطور بود...

یه چیزایی می گفت ولی معلوم نیست جدی بود یا شوخی؟
تا بعد ببینیم چی میشه...

میشه مثل یه قطره اشک بعضی ها رو از چشمت بندازی

ولی نمیتونی جلوی اشکی رو بگیری که با رفتن بعضی ها از چشمت جاری میشه.

به این جمله خیلی اعتقاد دارم:

خدایا مرا در برابر دوستانم محافظت کن

خود از عهده دشمنانم برمیام!

(مارشال)

اگه چشت پرسید بگو ندیدمش !

اگه گوشِت پرسید بگو نشنیدمش !

اگه دستت لرزید بگو از سرماست !

اگه پاهات لرزید بگو از ضعفه !

ولی

اگه دلت ریخت به خودت دروغ نگو .

دلم حسابی تنگ شده بود...
امیدوارم تعطیلات خوبی رو پشت سر گذاشته باشین و سالی
سرشار از موفقیت پیش روتون باشه...
جنوب عالی بود خیلی بهتر از اون چیزی که فکرش رو می کردم
درست مثل دریا عاشقش شدم
اون مناطق یه جوری بود که احساس غریبی نمی کردم همینطور تنهایی!
سکوت بود ولی سکوتی پر از صدا !
سکوتی که باهات حرف می زد و اصلا نمی تونستی در مقابلش آروم بشینی.
آخه سکوت عاشق شنیدنه...