می شناسی مرا ؟ - منم یکی از بی شمار بندگانت از قبیله آدمیان ،
فتاده در زمین ...
امشب آمده ام تا کابوسی باشم بر خواب هزار ساله ات
که قدرت بازوان پیر انسان در لبان منست...
ادامه...
امروز روز خوبی داشتم . انتخابات شورای مرکزی انجمن بود که با موفقیت به پایان رسید البته استقبال خیلی خوبی بچه ها نداشتند ولی به نسبت بد نبود. غروبی هم عصر شعر داشتیم یادواره ی شاعره و عارفه عزیز <آذین>. امسال ششمین سال درگذشتش بود بنده ی خدا ۱۵ روز مونده به اعلام نتایج کنکور دانشگاه توی یه حادثه ی تلخ تصادف از دنیا رفت. امشب خونوادش اومده بودند دانشگاه ما و بچه ها هم با شعرهای قشنگشون از اونها پذیرایی کردند. در آخر هم از طرف انجمن کتابی رو که به نام اون عزیز چاپ شده بود به عنوان یادگاری به همه هدیه دادند : من و بی رنگیم را دید و برگشت شب و دلتنگیم را دید و برگشت کنار آبشار گریه هایم مزار سنگیم را دید و برگشت
سلام تبریک می گم وبلاگ جالبی دارین من برای اولین بار بود می اومدم اینجا و اصلا پشیمون نیستم . موفق باشین در ضمن اگه خواستین به من هم سر بزنید تا بازدیدهامون همیشه ادامه داشته باشه
گریزان از مردم دورو موافقی؟
روح تمام سفرکرده هامون شاد باشه کاشکی می شد خدا اونها رو دوباره بهمون میداد.منم خیلی متاسفم.
سلام تبریک می گم وبلاگ جالبی دارین من برای اولین بار بود می اومدم اینجا و اصلا پشیمون نیستم . موفق باشین در ضمن اگه خواستین به من هم سر بزنید تا بازدیدهامون همیشه ادامه داشته باشه
سلام وبلاگ خوبی داری به منم سر بزن
آفرین به شما از جوابت خوشم اومد .تفکر جالبی دارید
من با شما موافقم.
سلام وبلاگ خوبی داری به منم سر بزن
فکر جالبی دارید